علائم حتمی وعلائم غیرحتمی ظهور:
مهم ترین تقسیم بندی نشان های ظهور،همان است که درروایات متعددبه ان تصریح شده که علائم،دوگونه اند؛«علائم حتمی»که بدون شک اتفاق خواهندافتاد،و«علائم غیرحتمی»که تنهادرصورت تحقق شربیط وزمینه های ان هاواقع می شوندواگرشرط ان ها پیش نیایدیامانعی برای ان ها ایجادشود،ان علائم رخ نخواهندداد.
نشانه های حتمی ظهور:
مهم ترین بخش علائم ظهور،نشانه هایی است که باعنوان علائم حتمی درروایات متعددامده اندوعلماواهل حدیث بیش ازسایرعلائم به ان هاتوجه کرده وان هاراپذیرفته اند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
قیام قائم ماپنج نشانه دارد؛خروج سفیانی،یمانی،ندای اسمانی،کشته شدن نفس زکیه وخسف بیداء.
دراین بخش لازم است باتوجه به روایات،این نشانه هارابیشتروبهتربشناسیم.
الف.خروج سفیانی
خروج سفیانی یکی ازعلائم حتمی است که درروایات فراوان امده واین گونه توصیف شده است:
سفیانی،مردی ازنسل ابوسفیان است که اندکی پیش ازظهورقیام می کند.اوازعناصرفاسدی استکه باتظاهربه دینداری ،گروه بسیاری رافریب می دهدودربخشی ازکشورهای اسلامی کشتارفراوان می کندوبامخالفان خودبه شکل فجیعی برخوردمی کند.
امام صادق علیه السلام درباره اوفرمود:
اگرسفیانی راببینی،پلیدترین مردم رامشاهده کرده ای.
شروع قیام سفیانی درماه رجب است وپس ازتصرف شام ومناطق اطراف ان به عراق حمله کرده ،درانجابه کشتارگسترده ای دست می زند.براساس بعضی ازروایات،مدت حکومت اونُه ماه است وازابتدای خروج تاکشته شدن او،پانزده ماه طول می کشد.
ب.خَسف بَیداء
«خسف»به معنای فرورفتن و«بیداء» به نام منطقه ای میان مکه ومدینه است.مقصوداز«خسف بیداء»این است که سفیانی،لشگری رابرای مقابله باامام مهدی به سمت مکّه گسیل می دارد.هنگامی که لشگراوبه منطقه بیداءمی رسد،به صورتی معجزه اسادرزمین فرومی رود.
این رویدادبه عنوان یکی ازعلائم ظهوردرروایات شیعه وسنی امده است ودرروایات شیعی ازنشانه های حتمی است.
امام باقر علیه السلام فرمود:
به فرمانده سپاه سفیانی خبرمی رسدکه مهدی به سوی مکه رفته است،پس لشکری رادرپی اوروانه می کند؛ولی اورانمی یابد...چون لشکرسفیانی به سرزمین بیداء رسید،ندادهنده ای ازاسمان اوازمی دهد«ای سرزمین بیداء!انان رانابودکن»؛پس ان سرزمین،لشکررادرخودفرومی برد.
ج.خروج یمانی
قیام سرداری ازسرزمین یمن یکی دیگرازعلائم حتمی است که اندکی پیش ازظهور،رخ خواهدداد.وی که مردی صالح مؤمن است برضدبدی هاوانحرافات قیام می کندوباتمام توان بابدی ها وتباهی ها مبارزه می کند.البتّه جزئیات حرکت واقدامات اوبرای ماچندان روشن نیست.
امام باقرعلیه السلام فرمود:
...درمیان بیرق ها[یی که قبل ازقیام مهدی بلندمی شود]پرچمی هدایت کننده تر ازپرچم یمانی وجودنداردکه ان پرچم هدایت است؛چون به سوی صاحب شما[امام مهدی]دعوت می کند.
د.صیحه اسمانی
یکی دیگرازعلائم حتمی که پیش ازظهوراتفاق می افتد،صیحه (ندای)اسمانی است.این ندای اسمانی که براساس بعضی ازروایات،ندای جبرئیل علیه السلام است درماه رمضان شنیده می شود.ازانجاکه قیام مصلح کل،انقلابی جهانی است وهمگان منتظر وقوع ان هستند،یکی ازراه های اگاهی مردم جهان ازاین رویداد،ندای اسمانی خواهدبود.
امام باقرعلیه السلام فرمود:
قیام قائم تحقق نمی یابد،مگراینکه ندادهنده ای ازاسمان ندایی دهدکه اهل مشرق ومغرب،ان رابشنوند.
این صیحه همچنان که مایه شادمانی مؤمنان است،هشداری برای بدکاران است تاازکردارزشت خوددست کشیده،به حلقه یاران مصلح جهانی بپیوندند.
محتوای این پیام اسمانی،دعوت به حق وحمایت ازحضرت مهدی وپیروی ازان حضرت است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
نداداده می شودبه اسم اوواسم پدرش[که]:«اگاه باشیدبه راستی که فلان پسرفلان[حجت بن الحسن العسکری]قائم ال محمدصل الله علیه واله وسلم است.پس سخن اورابشنویدوازاواطاعت کنید.
[امام صادق علیه السلام فرمود:]دران هنگام هیچ صاحب روحی ازافریده های خداباقی نمی ماند،مگراینکه این نداراخواهدشنید...واین،ندای جبرئیل است.
طبق بعضی ازروایات پس ازشنیده شدن ندای اسمانی ،اززمین نیز صدایی بلندمی شود.این نداازشیطان است که مردم رابه گمراهی فرامی خواند ومی کوشد تامردم راازپیروی ندای اسمانی وبیعت باامام زمان بازدارد.بنابراین جبرئیل،مردم رابه امام حق فرامی خواندوشیطان به سوی باطل وگمراهی.بدیهی است ان هاکه درزمان غیبت،به امام غایب معتقدبوده،به دنبال رضایت اوینددران روزنیزبه ندای حق لیک گفته وبدون هیچ تردیدی ازامام خودپیروی خواهندکرد.
ه.قتل نفس زکیّه
«نفس زکیّه»به معنای انسان پاک وبی گناهی است که قتلی انجام نداده است.
یکی ازعلائم حتمی که بیشتردرروایات شیعه بیان شده،این است که جوانی بی گناه درمسجدالحرام بین رکن ومقام کشته می شود.
این رویدادبه وسیله اهل مکه دراستانه قیام مهدی خواهدبود.
امام باقرعلیه السلام درحدیثی طولانی نقل فرموده اند:
قائم به اصحاب خود می فرماید:«ای قوم!اهل مکه مرانمی خواهند؛ولی من کسی رابه سوی ان هامی فرستم تاحجت رابرایشان تمام کنم»...پس مردی ازاصحاب خودرامی خواندوبه اومی فرماید:«به سوی اهل مکه برووبگو:"ای اهل مکه!من فرستاده فلان[مهدی]هستم.اوخطاب به شمامی گوید:مااهل بیت رحمت ومعدن رسالت وخلافت هستیم ومافرزندان محمدصلی الله علیه واله وسلم وسلاله پیامبرانیم وبه راستی که موردظلم وستم قرارگرفتیم واززمانی که پیامبرازدنیارفت،تاامروز،حق ماگرفته نشده است.پس اکنون ماشمارابه یاری می خوانیم مارایاری کنید"».
چون ان جوان این سخن رابگویدمردم،اورابین رکن ومقام می کشند.اونفس زکیّه است.
برابربعضی ازروایات بین کشته شدن نفس زکیه وقیام قائم ال محمدصلی الله علیه واله وسلمتنهاپانزده شب فاصله خواهدبود.
علائم غیرحتمی:
به جزعلائم پنجگانه ای که توضیح دادیم،علائم فراوان دیگری برای ظهوربیا شده است که غیرحتمی هستند.بعضی ازان ها عبارتنداز:خروج خراسانی،خروج سیدحسنی،قیام شعیب بن صالح،خورشیدگرفتگی،ماه گرفتگی درماه رمضان،بارش باران های فراوان واشوب های فراگیر.
اکنون برخی ازاین نشانه هارابه اختصارتوضیح می دهیم:
الف.خروج خراسانی
درروایات متعددازقیام مردی خراسانی،پیش ازظهورامام عصرعلیه السلام یادشده وگفته شده است که قیام اوهمزمان باخروج سفیانی ویمانی خواهدبود.
گفتنی است که ویژگی های خراسانی وقیام اودرروایات شیعه،به روشنی بیان نشده است؛ولی به نظرمی رسدکه اواززمینه سازان ظهورمهدی موعودعلیه السلام خواهدبود.
ب.خروج حسنی
درروایات شیعه ازقیام مردی به عنوان حسنی یادشده وازعلائم ظهورشمرده شده است.
راوی می گوید:ازامام صادق علیه السلام پرسیدم:«فرج شماچه زمانی است؟»فرمود:
...وقتی شامی ویمانی ظاهرشوندوحسنی حرکت کند...[ان گاه که]مهدی ازخدابرای ظهوراجازه می گیرد،دراین زمان بعضی ازیاران حسنی ازاین امراگاه می شوندوبه حسنی خبرمی دهندواوقیام می کندولی اهل مکه اورامی کشند.پس دران هنگام صاحب الامرظهورمی کندومردم بااوبیعت می کنند.
ازروایات بالا معلوم می شودکه حرکت حسنی زمانی است که امرظهورمهدی هنوزبرمردم جهان اشکارنشده وحسنی باقیام خودبه دنبال زمینه سازی برای قیام بزرگ ان حضرت است.
ج.فتنه دجّال
کلمه«دجّال»ازریشه«دجل»وبه معنای دروغ گووحیله گراست.این واژه پیش ازاسلام درمسیحیت ودرکتاب انجیل درمعنای
«ضدّمسیح»بارهابه کاررفته است.
دررساله اوّل یوحنّانوشته است:
دروغ گوکیست جزانکه مسیح بودن عیسی راانکارکند؟اودجال است که پدروپسرراانکارمی کند.
به نظرمی رسدحضرت عیسی علیه السلام خروج دجّال راخبرداده ومردم راازفتنه اش پرهیزمی داده است.دراسلام نیزمطالبی درباره دجّال به ویژه درروایات اهل سنت امده است.
پیامبراکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمود:
تمام پیامبرانی که بعدازنوح مبعوث شدندقوم خودراازفتنه دجال می ترسانیدند.
نیزفرمود:
قیامت برپانشود،تااینکه سی نفردجّال ودروغ گوظاهرشوند.
ازاین روایات ،استفاده می شودکه دجّال،نام شخص معینی نیست وبه هردروغ گووگمراه کننده ای گفته می شودواینکه دربعضی ازروایات ازفردی خاص نام برده شده وبرای اوومرکبش اوصاف عجیب وغریبی بیان گردیده،مدرک قابل اعتمادی ندارد؛بلکه درباره دجال می توان چنین گفت که دراخرالزّمان ونزدیک ظهورصاحب الامرعلیه السلام شخصی پیداخواهدشدکه درحیله گری،سرامدحقّه بازان است ودردروغ گویی برتمام دجال های گذشته برتری دارد.باادعاهای پوچش گروهی راگمراه می کندوچنین جلوه می دهدکه حیات مردم واب ونان ان هابه دست اوست.کارهای خوب رابدوکارهای بدراخوب معرفی می کند؛اماکفرش برهمگان اشکاراست.
گفتنی است بعضی ازدانشمندان معتقدندکه دجّال،کنایه ازاستکبارجهانی وسلطه فرهنگ مادی برجهان است؛زیرااستکبارباتکیه برثروت وقدرت مادّی ونیزفریب ونیرنگ،بسیاری ازمردم رابه تباهی وفسادمی کشاندوازمسیربندگی خدابه بردگی شیطان منحرف می کند.طبق این برداشت ،«دجّال»جریانی انحرافی است که پیش ازظهورمهدی ایجادمی شود.
منابع«کتاب نگین افرینش(ویرایش سوم).مؤلف:محمدامین بالادستیان-محمدمهدی حائری پور-مهدی یوسفیان»
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0